پارس ۲۴

انعکاس پایداری ملتی در بند

پارس ۲۴

انعکاس پایداری ملتی در بند

جنبش دانشجویی، سیاست و مسائل صنفی

picture


دانشگاه های ایران در ۱۵ سال گذشته در مرکز تحولات اجتماعی و سیاسی ایران قرار داشته اند. نقش دانشجویان بویژه به دلیل گسترش کمی آموزش عالی برجستگی و اهمیت خاصی پیدا کرده است. در ایران اکنون بیش از سه میلیون و ۸۰۰ هزار دانشجو تحصیل می کنند که حدود ۵ درصد کل جمعیت ایران را تشکیل می دهند.

 

پراکندگی این گروه بزرگ اجتماعی در بیش از ۱۲۰ شهر سبب شده که دانشجویان در همه نقاط شهری مهم ایران حضوری فعال داشته باشند و گاه چهره برخی شهرهای متوسط و کوچک را دگرگون کنند.

با نگاهی دوباره به رویدادهای سال های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ شاید بتوان گفت که انتخابات دوم خرداد نقطه شروع تاثیرگذاری سیاسی جامعه دانشجویی ایران در دوره پس از "انقلاب فرهنگی" بود. از آن زمان نیروی اجتماعی دانشگاه به یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاسی ایران تبدیل شده است. انتخابات سال ۱۳۸۸ و جنبش اعتراضی پس از آن وزن اجتماعی غیر قابل انکار دانشجویان و دانشگاه را به نمایش گذاشت.

نسل ناراضی در دانشگاه

اسلامی کردن مدارس و دانشگاه ها در ۳ دهه گذشته نتیجه ای که مسئولین حکومتی بویژه در جناح موسوم به اصول گرا انتظار داشتند را ببار نیاورده است. بجای نسل جوان همسو با فرهنگ، ارزش ها و ایدئولوژی حکومتی قشر بزرگ جوانان شورشی و ناراضی بوجود آمده که آشکارا قدرت سیاسی را به چالش می کشند. دانشگاه به دلیل ویژگی های فعالیت های خود و نیز جمع کردن جوانان در یک محل مرکز این تنش و بحران فرهنگی و سیاسی است. در جریان این دگردیسی فرهنگی و ذهنیتی تشکل های دولتی در دانشگاه در طول زمان به گروه های منتقد داخل حکومتی تبدیل می شوند.

آنچه که در ۳۰ سال گذشته بطور مداوم بازتولید شده است تحول تدریجی تشکل های دانشجویی دولتی به تشکل های دانشجویی منتقد است. انجمن های اسلامی دانشجویی که زمانی به عنوان تنها تشکل مجاز دانشجویی به نوعی بازوی اجرایی دولت در جریان "انقلاب فرهنگی" اول و تسویه های گسترده آن به شمار می رفتند در دهه هفتاد به موتور پروژه سیاسی اصلاحات و جنبش دوم خرداد تبدیل شدند. بسیاری از رهبران جوان جنبش اعتراضی در درون همین تشکل های دولتی منتقد تربیت شدند.

از سال های ۱۳۷۰ به این سو جناح محافظه کار تلاش کرده تا با ایجاد تشکل های اسلامی و اصول گرا به جذب دانشجو بپردازد. این تشکل ها با وجود گاه مواضع افراطی و مشارکت در سرکوب دانشجویان و یا جاسوسی در کلاس ها و محیط دانشگاه همگی بطور کامل و چشم و گوش بسته در اختیار دولت و یا نهادهای نظامی نیستند. فعالیت دانشگاهی و روند یادگیری و پژوهش اطاعت کورکورانه را دشوار می کند. دیدار اخیر این دانشجویان با آیت الله خامنه ای و انتقاداتی که از سوی برخی طرح شد ( فارس،۳۱ مرداد ۱۳۸۹) نشان از بروز اشکالی از بحران درونی در میان تشکل های همسوی دولت و یا دولتی دارد.

ویژگی های جنبش دانشجویی ایران

جنبش دانشجویی ایران در مقایسه با بسیاری کشورهای دیگر دارای ویژگی هایی است که تا حدودی به شرایط خاص سیاسی ایران، تداوم بحران سیاسی و تجربه تاریخی جنبش دانشجویی باز می گردد.

ویژگی اول جنبش دانشجویی حضور بسیار پررنگ تشکل های سیاسی (یا متمایل به احزاب سیاسی) در دانشگاه های ایران است. این ویژگی به نوعی در تاریخ گذشته دانشجویی ایران بازتولید شده است. تشکل های دانشجویی بیشتر نمایندگان احزاب و نیروهای سیاسی در داخل دانشگاه بوده اند. زمانی هم که این گروه ها با پوشش اتحادیه وارد میدان می شدند بیشتر شاخه حزبی در دانشگاه بودند تا یک گروه صنفی دانشجویی. ظهور گرایش های جدید دانشجویی (دانشجویان چپ...) در سال های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ هم سیاسی است. در برابر در کشورهای اروپایی بیشتر تشکل های فعال دانشجویی از زمان های بسیار دورتر صنفی و سندیکایی هستند. برای مثال بزرگترین سندیکای دانشجویی فرانسه بیش از ۱۰۰ سال عمر دارد و با وجود جانبداری از احزاب چپ هیچگاه به شعبه دانشگاهی آنها و یا پوششی برای فعالیت آنها تبدیل نشده است.

پی آمد اول این واقعیت مهم، ویژگی دیگری است که به جایگاه مرکزی مسائل سیاسی در فعالیت های دانشجویی بازمی گردد. تشکل های دانشجویی بخش اصلی اقدامات خود را متوجه مسائل سیاسی می کنند و زندگی صنفی و دانشجویی کم و بیش بدست فراموشی سپرده می شود. در حالیکه بسیاری از سندیکاهای بزرگ دانشجویی در اروپا و سایر نقاط جهان با وجود گرایش عمومی سیاسی و یا مشارکت گاه بسیار فعال در مسائل اجتماعی و سیاسی بخش اصلی فعالیت های خود را بروی شرایط زندگی دانشجویی و تحصیلی و امور دانشگاهی متمرکز می کنند.

درک علت این گرایش در شرایط ایران چندان دشوار نیست. در حقیقت به دلیل محدویت های سیاسی و سرکوب در ایران تشکل های دانشجویی بیشتر نقش احزاب را بازی می کنند و دانشگاه از این طریق یکی از کنشگران اصلی صحنه سیاسی ایران است.

تجربه ناچیز صنفی

پی آمد دوم این وضعیت ضعف جنبش دانشجویی در ایران در زمینه شرایط تحصیلی و زندگی گروه های مختلف دانشجوست. دانشگاه های ایران با وجود مشکلات پر شمار تحصیلی و رفاهی و سیاست های دولتی که به کیفیت آموزش لطمه می زند، شاهد فعال شدن جنبش صنفی نیست و ما با نوعی افکار عمومی ناراضی ولی خاموش دانشجویی روبرو هستیم. در سال های گذشته انجمن های صنفی که می توانستند شاید بصورت هسته های اولیه جنبش صنفی عمل کتتد بتدریج به حاشیه رانده شدند.

در حالیکه تشکل های دانشجویی بسیاری از کشورها نه تنها بطور فعال از حقوق صنفی دانشجویان دفاع می کنند و به طرح مشکلات رفاهی و تحصیلی روزمره آنها می پردازند که گاه بطور مستقیم در اداره دانشگاه نیز مشارکت می کنند. این مشارکت صنفی در حقیقت به معنای دمکراتیزه کردن فضای دانشگاه و تمرین جامعه مدنی، مشارکت و دمکراسی برای جوانانی است که باید فردا به درون جامعه بروند. فعالیت مدنی و صنفی کنار گذاشتن سیاست نیست بلکه گونه دیگری از مشارکت و یادگیری سیاسی و مدنی است.


در ایران اما فضا و چهارچوب کار سیاسی و صنفی در دانشگاه و جامعه بسیار متفاوت است. شرایط سیاسی همواره بحران های مهمی را به جنبش دانشجویی تحمیل کرده است. همزمان نظر می رسد پر هزینه بودن فعالیت های سیاسی(زندان، محرومیت از تحصیل، ستاره دار شدن... ) سبب شود بخش های مهمی از دانشجویان با وجود همسویی با جنبش مطالباتی سیاسی در عمل به میدان نیاید و گاه حتا مطالبات صنفی ساده و ضروری هم نتواند راه مشارکت گسترده دانشجویی را باز کند. سرکوب سیاسی تشکل های دانشجویی فعال و منتقد را با محدودیت مواجه می کند و در نبود کنشگران اجتماعی در عمل دانشگاه ها نوعی خلاء مدنی را زندگی می کند. این دور باطل در چند دهه گذشته سبب گسست های دایمی در جنبش دانشجویی هم شده است.


دانشگاه ها و تشکل های دانشجویی تجربه ناچیزی در زمینه های صنفی دارند و در گذشته هم این فعالیت ها گاه جنبه ابزاری برای هدف های سیاسی پیدا می کردند. ضعف جنبش صنفی در حقیقت ضعف جامعه مدنی و تجربه مدنی در دانشگاه است. جای خالی جنبش صنفی که بتواند گروه های های گسترده دانشجویی را برای دفاع از حقوق دانشجویان و طرح مطالبات آموزشی و مدنی به میدان آورد سبب شده وزارت علوم در دست اندازی بی سابقه خود به زندگی دانشگاهی و دانشجویی با مقاومت جدی و گسترده و همه گیر مواجه نشود. در هفته های گذشته اعتراض خود جوش دانشجویان زنجان به تغییرات از بالا که به مراسم معارفه رییس جدید هم کشیده شد (تابناک ۳ شهریور ۱۳۸۹) نشانه ای از شرایط کنونی دانشگاه هاست.

مداخلات روزافزون و آمرانه وزارت علوم و حراست در مسائل مربوط به هئیت های علمی و یا برنامه های درسی و سیاست های جدید اداره دانشگاه ها با کیفیت و آینده علمی و آموزشی دانشگاه ارتباط دارند. اینها مواردی هستند که می توانستند در صورت وجود یک جنبش صنفی بزرگ به دغدغه بخش بزرگی از افکار عمومی دانشجویی و یا استادان تبدیل شوند.